افغانستان و چالش هاي رسانه اي


|

بسم الله الرحمن الرحيم
افغانستان و چالش هاي تلويزيوني

در هر كشوريكه يك پديده نو وارد ميشود نكات منفي و مثبتي دارد،كه اين نوع پديده ها(تلويزيون ،راديو و مخابرات) در كشور ما امروز با چالش هاي جدي مردم را روبرو نموده است.در ساير كشورها اين نوع پديده ها با مشكل خاصي روبرو نگرديده است(به غير از موارد استثنا)و نميگردد،چون مردمش به تشخيص فرهنگي خودي و غيرخودي را دارد.
اما مردم افغانستان با خلاء فرهنگي بسيار گسترده اي مواجه ميباشد.چنانچه تلويزيون ها اين خلاء فرهنگي را عمق تر كرده و اين روند نيز ادامه دارد.در قسمت بد نيست كه مثالي را خدمت شما ارائه كنم:سريال هندي،آهنگ هندي و غربي تاحدي كه تفاوت چنداني با فيلمهاي سكسي ندارد،فيلم سنميايي كه جاي خود را دارد،برنامه هاي قومي مذهبي و اكثراً ديكته شده اربابان شان،ونهايتاً برنامه هاي بي كيفيت كه در حقيقت دوزدان وقت و سرمايه معنوي مردم است ميباشد.البته در اين بين هستند تلويزيونهاي كه كاملاً بحال مردم مفيد وبي غرض وداراي برنامه هاي اسلامي و به درد بخور.كه بايد روي همين نوع برنامه و تلويزيون ها بيشتر كارشود تا اين خلاء عظيم فرهنگي را از ميان بر داريم.واز همه اسفبار تراين است كه يك برنامه را دقيقاً تلويزني كه آن را چندين بار پخش نموده است ساير رسانه هاي "بنام رسانه" آنرا گاپي كرده و بخورد مردم بيچاره كه پول نان شب شان را تلويزيون ميخرد تا برنامه وتلويزيوني را ببنيد كه تسلي خلاء فرهنگي،اقتصادي،سياسي و دردهاي دوران جنگ تحميلي باشد
اما بي خبر ازاينكه اين تلويزيوني كه اينها مي بيند،خودش با عمق ترين خلاء شخصيت هويت مواجه است.من نمي خواهم كه ازتلويزن خاصي نام بگيرم.اما سئوال هاي زير از وزارت مربوط ومسئولين امور بايد بشود.ورسانهاي كه معياري نيست و آسيب رسان به فرهنگ،اتحاد،اخوت شيعه وسني و ارزشهاي اسلامي ميباشد با جديت برخورد شده و براي هميشه به قبرستان تاريخ رسانهاي اراذيل سپرده شود.

1. اما واقعاً به معناي حقيقش رسانه ها در افغانستان دارد جلو ميرود؟!
2. آيا ادبيات رسانه اي در افغانستان جاي براي خودش باز كرده است؟!
3. اصلاً اين رسانه ها بحال مردم بيچاره اين كشور مفيد است يا خير؟!
4. آيا واقعاً رسانه ها ما كاملاً اسلامي وافغاني است؟!
5. اصلاً اين رسانه به حال ارزشهاي قومي ؛مذهبي،سياسي،اقتصادي،فرهنگي،وسايرارزشهاي عرفي و مدون جامعه اسلامي كه متشكل از مذاهب چون شيعه و سني وقومهاي همانند هزاره،پشتون،تاجيك ،ازبك و.. مفيد وسازنده است و يا خير؟!


اين سئوالات است كه بايد رسانه ها ومسئولين مربوطه پاسخگوي آن باشد.اگر دراين قسمت جواب منفي بود آن رسانه را اعم از چاپي وصوتي تصويري جزء رسانها اراذيل واوباش قرار داده وبه قبرستان تاريخ رسانه هاي خائين بسپارد.ورنه مسئولين مربوطه نيز جزهمتايان اراذيل خود قرار بگيرد،تا ملت مظلوم افغانستان فكري بحال خودشان بكند.
اگر سري به رسانه هاي چاپي دركشور بزنيم وضعيت بهتري از رسانه ها صوتي و تصويري ندارد.مثلاً در امر نوشتن و ويرستاري و املاء و بكاري گيري درست كلمات.كه حتي اين مشكل در متون علمي نيز سرايت كرده است. كه جاي بحث و تبادل نظر كارشناسانه را ميطلبد.
بهرحال بايد دراين قسمت مثالي ذكر كرد: چندي قبل كه نشريه يكي از اركان هاي بنام و مشهور كشور را مطالعه ميكردم ،موضوع مقاله راجع به صلح بود.و عنوان را چنين نوشته بود:
صلح زنده گيست.(اين موضوع را بايد از نظر زبان شناسي بررسي نمود) وهزاران نوع اشتباه از اين قبيل،البته اين اشتباها، به قول خودشان خيلي عام و پذيرفته شده در جامعه افغاني است.
ولي حرف ما در ساختاراصلي رسانه ها در افغانستان ميباشد.كه طبق نظريه جامعه شناسان بايد اول خود قوه مجريه آن بخش دراين زمينه متخصص و يا حداقل پركارودر زمينه آگاه و معرفت به جامعه وفرهنگ خود را داشته باشد.كه وزيرا ما متاسفانه از اين درايت بري است.
تعريف كه ميتوان از رسانه ها در افغانستان كرد اين استكه:رسانه هاي افغاني يعني صداي بي هويتي وبي فرهنگي مردم اين كشور.البته رسانه هاي سالم جاي خود را دارد كه حرف اين سياهه با آنها نيست.اما به همه رسانه هاي بي كفايت واراذيل رسانه كه بين مردم افغانستان، وحدت وبرادري را بهم ميزند ومردم را به سوي انارشيزم سوق ميدهم ،ميخواهم بگويم كه بجاي اينكه به دستور( ارباب خارجي ات) مردم افغانستانرا ميخواهي هويت شناسي كني كه كي شيعه است و كي سني تا ديكته هاي شيموني را پياده كني ؛اول خودت وهويت خويش را بشناس! واين اراذيل رسانه ات را به دستان مهربان خودت بسته كن تا مردم افغانستان راجع به آن تصميم نگرفته است!

و من الله توفيق