فهیم کوهدامنی بازداشت شد


|

گزارش به نقل از بی بی سی

لوی سارنوالی(دادستانی کل) افغانستان فهیم کوهدامنی، مدیرمسئول شبکه تلویزیون خصوصی "امروز" را به اتهام پخش "برنامه های ضد اسلامی و فرهنگ افغانی" بازداشت کرده است.

اتهاماتی که علیه فهیم کوهدامنی، مدیر مسئول تلویزیون امروز مطرح است، پخش برنامه های ضد اسلامی و ضد فرهنگ افغان است.

فضل احمد فقیریار، معاون لوی سارنوالی افغانستان می گوید در مورد نشر این گونه برنامه ها قبلا به مسئولان تلویزیون امروز هشدار داده شده بود.

کمسیون رسیدگی به تخطی رسانه های افغانستان مدعی است که تلویزیون امروز به نشر موسیقی و آهنگ های مخالف فرهنگ افغان می پردازد و در برخی حالات هم به علمای دینی توهین روا داشته که این موارد می تواند نقض قانون رسانه ها به حساب آید.

تلویزیون امروز همچنین به نشر برنامه های تفریحی و موسیقی شاد در مراسم عاشورا متهم شده است.

ولی نجیب الله کابلی، رییس شبکه تلویزیون خصوصی امروز و عضو مجلس نمایندگان افغانستان، با رد این اتهامات می گوید در پشت این بازداشت، انگیزه های سیاسی وجود دارد.

به گفته آقای کابلی، موسیقی و سریال های هندی از سوی بیشتر رسانه های تصویری افغانستان به نشر می رسد ولی هیچکدام با موانعی برخورد نکرده اند.

از قتل اجمل نقشبندی در هلمند تا جاوید احمد در قندهار


|

بر اساس آمار سازمان های بین المللی دخیل در امر رسانه ئی، افغانستان به عنوان یکی از کشورهای قربانگاه برای خبرنگاران تبدیل گشته است. و این امر در سخنان مسولین رسانه های افغانی نیز هویدا گشته است.
قتل خبرنگاران توسط افراد ناشناس
قتل خبرنگاران توسط گروه های مسلح مخالف دولت
بازداشت خود سر خبرنگاران
ضرب و شتم خبرنگاران توسط نهادهای دولتی و غیر دولتی
عدم همکاری نیروهای امنیتی و برخا ایجاد مشکل توسط این نیروها
عدم همکاری مسولین ولایتی در ارائه اطلاع رسانی به مردم
و . . . چندین و چند مشکل دیگر که امروزه گریبان گیر خبرنگاران رسانه های مختلف افغانستان شده اند.
اما سوال اینجاست که این مشکلات از کجا نشات میگیرد؟
در این که رسانه های افغانستان توانسته اند رشد خوب و قابل ملاحظه ئی را پشت سر بگذرانند شکی نیست اما این رشد عموما تنها در بحث کمیت بوده است و در بحث کیفیت هنوز هم با مشکلات بی شماری روبرو هستند.
حال چرا دولت و دیگر نهاد ها با خبرنگاران همکاری لازم را ندارند؟
چنانچه اکثر رسانه ها فعالیت تجاری دارند و با تئوری های رسانه ئی نیز آشنایی کاملی ندارند تمام حرکات و سکنات با وجه تجاری دیده می شود، اگر رسانه ئی حرکتی مثبتی روی دست گیرد مردم علی الرغم دید مثبت به این حرکت، آنرا بیش از آنکه به نفع خویش و منافع ملی پندارند به نفع در آمد زایی رسانه می دانند،
از سوی دیگر رسانه های کشور به جای اینکه خط مشی حرکتی خویش را با مراجعه به مردم دریابند بدون در نظر داشت مشکلات، چالش ها و خواست های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم آنچه را خویش درست می پندارند سر لوحه چشم انداز های شان قرار میدهند که باعث عدم اعتماد مردم به رسانه ها گشته است، از سوی دیگر تقلید کورکورانه از رسانه های بین المللی که بر بیناد اهداف از پیش تعیین شده در حرکت هستند و برخا این سوژه فرافکنی ها نیز تلاشی است برای از بین بردن سوژه های اصلی و خنثی ساختن این گونه مسائل باعث گشته است مردم اعتماد کافی به یک رسانه به عنوان حاملی منافع مردم یا همان اصطلاح من " چشم مردم " ندارند.
حال با در نظر داشت این مسائل چرا دولت و دولتی ها با رسانه ها مشکل دارند؟
در این که رسانه ها با هر نگرشی باید دولت را نقد کنند شکی نیست اما این نقد باید کاملا سالم و با ارائه راهکار های مناسب بیرون رفت از مشکلات وچالش ها باشد، متاسفانه در رسانه های افغانستان واژه نقد چنین جا افتاده است که هر هنگامی که می خواهیم مشکلی را از نهاد های دولتی مورد بحث قرار دهیم باید اصلا دست آوردهای مثبت دیده نشود و زمین زمان شهادت دهند که فلان حرکت، غلطی بوده است از روی عمد، بدون توجیه و بدون اینکه در سرانجام بحث، راهکار مناسب و نتیجه گیری درست پدید آید.
از جانب دیگر نکته ئی که در مباحث و میز گردهای رسانه ها به صورت اشتباه نهادینه شده این است که حتما باید در برنامه یک میهمان دولتی باشد و چندین مخالف غیر دولتی و بحث هم باید با سر و صداها و انتقاد های بیجا، شخصی، سمتی، گروهی و مذهبی همراه شود و نهایتا مخاطب نظاره گر جار جنجال هایی باشد که سر انجام نی تنها هیچ گرهی از کاری نگشوده بلکه گرهی دیگر نیز افزوده است و کشور را در بحران سیاسی بیشتر غرق کرده است.
حال اینکه باید هم دولت هم گروهای مخالف دولت، باید نقد شوند اما این انتقادها باید زیر مجموعه منافعی قرار داشته باشد که اصطلاحا به آن منافع ملی گفته میشود، همزمان با آن هنگامی که یک حرکت مطالعه می شود این مطالعه، تحقیق و انتقاد باید همراه باشد با ارائه راهکار مناسب برای بهتر شدن آن، نی اینکه این حرکت کاملا اشتباه است . . . پس کدام حرکت درست است هیچ کس نمیداند. . . !
در این میان تنها کسی که قربانی و دست خوش این ناهنجاری ها می شود خبرنگاری است که پایش از زمین کنده است و دست هایش از آسمان . . .
در این گیر و دار چه کسی مقصر است؟ رسانه یا دولت ؟
رسانه ئی که درست اعتماد دولت و مردم را به عنوان حامی منافع ملی جلب نکرده ؟ یا دولتی که ظرفیت انتقاد های درست و یا نا درست رسانه ها را ندارد؟
این بحث ادامه دارد نظرات و انتقاد های شما نسبت به این نوشته بسیار برای من محترم و قابل ارزش است

صدای افغان ، نوش دارو پس از مرگ سهراب


|

آژانس خبری صدای افغان یا ( آوا ) اولین خبرگزاری خصوصی، یکی از معدود رسانه هایی است که می توان گفت در عرصه ها و حوزه هایی دینی، فرهنگی و فکری فعالیت های خوبی را از خود به نمایش گذاشته است، هر چند که این خبر گزاری مانند دیگر رسانه ها دوران صعود و نزولی نیز داشته است، با تمام این تفاسیر و تعابیر به صورت کل می توان گفت به تناسب وضعیت رسانه های افغانستان دست آوردهای خوبی داشته است. اما این بدان مفهوم نیست که آوا توانسته است تمام قواعد و تئوری های یک خبرگزاری خوب و خصوصی را رعایت کند، چرا که چندی پیش در سایت آوا پرس مطلبی مبنی بر پایان کار هفته نامه ای انصاف که یکی از جراید زیر مجموعه صدای افغان است و از تمام شاخصه های این خبرگزاری برخوردار میباشد به نشر رسید آن هم به دلیل مشکلات مالی، در این اواخر هم اطلاعاتی به دست رسیده است که گویا آقای حسینی مزاری به تمام کارمندان خویش ( صدای افغان ) ابلاغ داشته که پس از این آنها باید به صورت حق الزحمه ی یا همان فری لانس یعنی در ازای مطلب داده شده به سایت پاداش دریافت نمایند، این نیز گواه دیگری است که این خبرگزاری با مشکلات و چالش های گوناگون مالی روبرو گشته است، در این که یک خبرگزاری باید بر بنیاد رسالتش درست فعالیت کند و در راستای اطلاع رسانی و آگاهی دادن از فرصت ها و چالش ها به مردم عمل نماید شکی نیست اما یکی از مقوله هایی که شاید در صدای افغان و خیلی از رسانه ها بدان اصلا توجهی صورت نمیگیرد بحث بازاریابی ( marketing ) است، یعنی همچنان که یک رسانه فعالیت اطلاع رسانی خویش را ادامه می دهد باید از تمام فرصت ها برای خود کفایی و در آمد زایی نیز استفاده نماید، حال این موضوع خود نیازمند بستری برای فراهم آوری قناعت بازار نیز می باشد، به عنوان مثال یکی از این مباحث مطرح بودن سایت در محافل و مراکز خبری است که نیازمند خبر سازی و یا تولید خبر با کمیت و کیفیت بالا میباشد که در این حوزه، سایت خبر رسانی پژواک توانسته است موفق عمل نماید، و هم اکنون نیز به خود کفایی نسبتا خوبی رسیده است، و این بحث تقریبا در تمام آژانس های خبر رسانی بین المللی به اصلی لاینفک تبدیل گشته است، اما صدای افغان متاسفانه از آغازین روزهای کاری اش تنها به در آمد مبتنی بر ایجاد دوره های آموزشی زبان انگلیسی و کامپیوتر در کشور ایران اتکا کرد، چنانچه این در آمد کفاف توسعه کاری این خبر گزاری را در بخش های دیگری مانند هفته نامه انصاف و یا گسترش در حوزه های دیگر را نمیکرد.

اما نکته ی دیگر این است که مطلبی که به اشتباه رایج گشته و شاید هم برخی ها این را قصدا رایج ساخته باشند این است که هر رسانه ای که خواسته باشد درست به وظیفه ی خویش عمل کند نمی تواند خود کفا باشد، اما در حقیقت امر این اندیشه ای نادرست است که برخی ها نیز این را دلیل عدم خود کفایی خویش ذکر میکنند، هنگامی که یک خبرگزاری مانند پژواک که هیچ فعالیت دیگری در هیچ حوزه ی به جز خبر رسانی ندارد می تواند خود کفا و برخا در آمد زا باشد چه دلیل قانع کننده ی وجود دارد که صدای افغان که از امتیاز اولین خبرگزاری بودن نیز برخوردار است نتواند خود کفا باشد، در حالیکه باید تاکنون به مرحله در آمد زایی نیز می رسید، و این یگانه دلیلی است که اکثر رسانه های ارزش گرا را برای تداوم کار با مشکل روبرو می سازد، چنانچه تاریخ معاصر رسانه های افغانستان به ویژه رسانه های چاپی پر است از چنین هفته نامه ها و جرایدی، پس می طلبد که صدای افغان تلاش بیشتری را به خرج دهد تا با استفاده از تئوری های بهتر اطلاع رسانی، مبتنی بر خبر سازی در عرصه های گوناگون در کنار تلاش برای بازاریابی به خود کفایی بیشتر وحتی در امد زایی دست یابد . . .

اگر زمان کافی داشته باشد در غیر آن همان نوش دارو است برای سهراب

ولایت زابل تحت پوشش تلویزیون ملی قرار گرفت


|

با نصب یک فرستنده تلویزیونی با برد 30 کیلومتر، در ولایت زابل، این ولایت تحت پوشش تلویزیون ملی افغانستان قرار گرفت.رئیس نمایندگی وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در زابل با اعلام این مطلب افزود این فرستنده به پخش برنامه های تلویزیون ملی از ساعت 5 بامداد تا 11 شامگاه می پردازد.